اعلام آتشبس در غزه، با استقبال جهانی همراه شد و امیدی زودگذر به پایان خشونتهای خونبار را به وجود آورد. اما این توقف موقت در حملات، نه آغاز صلح واقعی، بلکه تنها وقفهای استراتژیک در یک روند طولانی و پیچیده است. آتشبسی که در آخرین لحظات حاصل شد، بیشتر به دنبال ایجاد شرایطی اداری برای تثبیت نوعی صلح به نفع طرف اسراییلی است؛ صلحی که از نظر اخلاقی ورشکسته و از نظر اقتصادی کاملاً حسابشده است و بهسادگی فروخواهد پاشید.
جنگ اخیر، نه تنها تهدید نظامی را کاهش داد، بلکه عملاً زمین را برای بازسازی اقتصادی و ژئوپلیتیکی پاکسازی کرد. غزه که اکنون به ویرانهای بدل شده، به چشم فرصت اقتصادی بزرگی برای قدرتهای منطقهای و بینالمللی دیده میشود. پروژههایی مانند «ریویرای غزه» و طرحهای توسعه املاک ساحلی، نه رویاهای دوردست، بلکه نقشههای دقیق برای بهرهبرداری از منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک این منطقهاند. حتی طرحهایی چون کانال بنگوریون که قرار است رقیب کانال سوئز باشد، مسیر خود را از غزه میگذرانند.
اما این بازسازی، بیشتر به ساختن قفسی طلایی میماند؛ قفسی که جمعیت محلی را به وابستگی و سکونت تحمیلی در حالتی از رضایت کاذب و کنترلشده وادار میکند، در حالی که ثروتهای واقعی و منابع کلیدی منطقه به دست دیگران میافتد. این وضعیت، تفرقهای عمیق را میان فلسطینیها رقم خواهد زد، در حالی که جنگ قبلی آنها را با رنج مشترک به وحدت رسانده بود.
از سوی دیگر، اجرای این نظم جدید سیاسی، هزینهای سنگین برای اسرائیل خواهد داشت. دولت اسرائیل برای حفظ این «صلح» ظاهری مجبور است به جناحهای تندرو و افراطی تکیه کند؛ همان گروههایی که هرگونه مصالحه را رد میکنند و آتشبس را اشتباهی راهبردی میدانند. این روند، دولت را به سوی دولتی امنیتی، بسته و سرکوبگر سوق میدهد که تنها میتواند جمعیت فلسطینی را در حالت سرکوب و تبعیض نگه دارد؛ دولتی که هویت ملی خود را قربانی حفظ سلطه و امنیت ظاهری میکند.
صلحی که بر پایه خلع مالکیت، نابرابری و بیعدالتی بنا شود، نه تنها شکننده است، بلکه بمبی ساعتی است که دیر یا زود منفجر خواهد شد. اتحاد و همبستگیای که در دل جنگ و رنج شکل گرفته، با وعدههای رفاهی و بازسازیهای اقتصادی بهسادگی فرو نخواهد ریخت. خاطره خانههای ویرانشده، عزیزان از دسترفته و حس محرومیت، نسلها را به مقاومت وادار خواهد کرد. آنچه به عنوان بازسازی و رفاه عرضه میشود، دیر یا زود به عنوان زندانی زیبا و فریبنده شناخته خواهد شد و به واکنشی قویتر و سختتر منجر خواهد شد.
در نهایت، آتشبس کنونی نه پایان جنگ، بلکه آرامش پیش از طوفانی بزرگتر است. این وقفه موقتی در حملات، خشونت ساختاری، تبعیض و بیعدالتی عمیقتر را پنهان میکند. زمانی که این «صلح» ناپایدار فرو بریزد، بازگشتی به جنگ قبلی نخواهد بود؛ بلکه آغاز طغیانی علیه نظامی جهانی است که به جای آزادی، قفسهای طلایی و به جای عدالت، امنیتی بیروح عرضه میکند.




نظر شما